به گزارش مشرق، همزمان با فرا رسیدن روزهای پایانی سال میلادی، و با توجه به وقوع رخدادهای متعدد در عرصه سیاست و روابط بینالمللی در سال 2015، با کارشناسان، تحلیلگران، اساتید دانشگاه، مقامات و اندیشمندان این حوزه به گفتوگو پرداختیم و نظرات آنان را در خصوص رخدادها و جریانات روی داده، جویا شدیم. علاوه بر این، طی این مصاحبهها از کارشناسان خواسته شده تا پیشبینیهایشان را در خصوص روندهای پیشرو در سال 2016 میلادی بیان کنند.
در شماره پنجم با تحلیلگران و کارشناسان بینالمللی در بررسی تحولات سال 2015 میلادی، به سراغ «ظفر بنگاش»، اندیشمند شناخته شده جهان اسلام رفتهایم. وی که مدیر مؤسسه «اندیشه اسلامی معاصر» است طی این گفتوگو تأکید میکند که ایران با پافشاری بر حقوق حقهاش، به مظلومان جهان، راه پیروزی بر مستکبران را نشان داد. وی اضافه میکند که با توجه به تحولات رخ داده، ایران از نفوذ بیشتری در منطقه برخوردار شده به طوری که بدون جلب نظر و همکاری ایران، دستاورد قابلملاحظهای در خاورمیانه حاصل نخواهد شد. این اندیشمند مسلمان با اشاره به تهاجم عربستان به یمن، تصریح میکند که سعودیها به هیچ یک از اهدافشان دست نیافتهاند و همین امر اختلافات در خاندان حاکم را تشدید خواهد کرد. وی میافزاید که عربستان در رسیدن به اهدافش در تهاجم به یمن، ناکام بوده و همین امر منجر به بیثباتی بیشتر در درون این پادشاهی خواهد شد.
وی «بیعدالتی فاحش» را بزرگترین معضل جهان کنونی میخواند و میگوید که رهبران حریص غربی به دنبال غارت و دستاندازی به منابع کشورها و ملل دیگر هستند. «بنگاش» اظهار میکند که مداخله مستقیم مسکو در سوریه، که در راستای منافع روسیه نیز است فریبکاری و دو رویی غرب و برخی از کشورهای منطقه را عیانتر کرد. وی تأکید میکند که به احتمال زیاد شاهد تغییر در مواضع مسکو در قبال تحولات سوریه نخواهیم بود.
مهمترین تحولات سال 2015 میلادی از نظر شما کدامند؟ چه عاملی سبب میشود که این تحولات حائز اهمیت باشند؟
از میان تحولات و رویدادهای بسیاری که در سال 2015 میلادی اتفاق افتاده، به نظر من سه مورد از بقیه مهمتر و برجستهتر است. اول از همه تهاجم عربستان به یمن در ماه مارس، دوم توافق هستهای با ایران و در نهایت مداخله مستقیم روسیه در مبارزه با گروههای تروریستی به ویژه داعش در سوریه. هر کدام از این تحولات بر جریانات و تحولات جهانی اثرگذار است.
باید بگویم که عربستان علیرغم تهاجم گستردهای که به یمن داشته، در رسیدن به اهدافش ناکام بوده است و این امر به بیثباتی بیشتر در داخل رژیم حاکم سعودی که همین الآن هم گرفتار دشواریها و نابسامانیهایی است، منجر خواهد شد.
توافق هستهای ایران و 1+5 نشان داد که موضع اصولی و مقاومت ایران کارساز واقع شده و ایران حق غنیسازی و ادامه فعالیتهای صلحآمیز هستهاش را خواهد داشت. علاوه بر این، توافق گویای این واقعیت بود که ایران کشوری مهم و اثرگذار در منطقه است که بدون همکاری و جلب نظر تهران، دستاوردهای بسیار محدودی در خاورمیانه حاصل خواهد شد. با این توافق، ایران قادر خواهد بود که با آهنگ سریعتری رشد و پیشرفت کند.
و در نهایت، مداخله هوایی روسیه در بحران سوریه علیه گروههای افراطی تکفیری، برملا کننده دو رویی و فریبکاری غرب در مبارزه با تروریسم بود. علاوه بر این، تهاجم مستقیم مسکو به گروههای تروریستی در سوریه، فریبکاری برخی از رژیمهای منطقه مانند ترکیه، عربستان، قطر و حمایت آنان از گروههای تروریستی را بر ملا و آشکار نمود.
از نگاه شما، پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت این تحولات چیست؟
بیش از پیامدهای کوتاه مدت، این اثرات بلند مدت این تحولات است که، اهمیت دارد. برای نمونه مشکلات و درگیریهای داخلی در آل سعود احتمالاً منجر به فروپاشی و نابودی این رژیم خواهد شد. اینکه چه کسی و چه نوع حکومتی جایگزین خاندان سعودی خواهد شد، هنوز چندان مشخص نیست اما آن چه که بارز است این است که رژیم حاکم در عربستان در حال نزدیک شدن به پایان خود است.
در خصوص توافق هستهای ایران، باید بگویم که این امر منجر به تحولات و تثبیت اصول مهمی شده و در آینده نیز منشأ اثر خواهد بود. چرا که غرب مجبور شد به صورت علنی و آشکار به صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران-که از پیش هم صلحآمیز بود- اعتراف کند، اهمیت چشمگیرتر این توافق آن است که ایران به همه مسلمانان جهان و دیگر ملتهای مظلوم نشان داد که در نهایت، اتخاذ یک موضع اصولی است که منجر به پیروزی و احقاق حق میشود. این امر نتیجه مستقیم برقراری نظام قدرتمند و قوی اسلامی در ایران و علاوه بر آن محصول رهبری است که حمایت اکثریت ملت را پشت سر خود دارد. اگر که در کشوری، رهبری فقیه و متقی، همانند آیتالله سید علی خامنهای، رهبر عالیقدر ایران، وجود داشته باشد و اگر که تودههای مردم به طور کامل بسیج و هوشیار باشند، آنگاه هیچ قدرت مادی، نمیتواند آن کشور را شکست دهد. این مسئله پیامدهای بسیاری برای جهان اسلام و البته برای نظم جهانی تحمیلی غرب دارد. ایران به عنوان یک کشور اسلامی نشان داده که میتوان این نظام سلطهطلب و سلطهجو را به صورت موفقیتآمیزی به چالش کشید و شکست داد. مقاومت و پایداری ایران، امید و اعتماد را برای همه تودهها و ملتهای مظلوم در جهان به ارمغان آورده است.
و اما در مورد مداخله مستقیم مسکو در سوریه، باید بگویم که این تهاجم هوایی نه تنها به طور مشخص و مؤثری توطئه ائتلاف به رهبری آمریکا علیه نیروهای مقاومت در خاورمیانه را عیان و آشکار ساخت بلکه روسیه این پیام را فرستاد که در منطقه خاورمیانه از نفوذ و قدرتی برخوردار است که باید به شمار آورده شود. هم ایران و هم روسیه به عنوان قدرتهای منطقهای در خاورمیانه ظهور کردهاند و هیچ تصمیمی بدون توافق و تأیید آنان، قابلیت اجرایی شدن ندارد. علاوه بر این، شکست توطئه غرب علیه سوریه تا حد زیادی دیگر رژیمهای منطقه مانند عربستان، و رژیم صهیونیستی و دیگر حاکمان مستبد نامشروع در منطقه را تضعیف خواهد کرد.
بزرگترین معضل و مشکلی که پیشروی رهبران کشورهاست، چیست؟ چگونه میتوان با این مشکل مقابله کرد؟
مهمترین مسئلهای که جهان، نه تنها امروز بلکه سالیان سال است که با آن مواجهه است، بیعدالتی فاحش میباشد. این بیعدالتی در سطح نهادهای ملی و فراملی وجود دارد. در نبود عدالت، دستیابی به صلح بیمعناست و به همین دلیل میتوان گفت بدون برقراری عدالت، صلحی وجود نخواهد داشت. بیعدالتی ریشه در طمع دارد. بیشتر سیاستهای کشورهای غربی مبتنی بر طمع و بهرهکشی (استثمار) است. به همین دلیل، رهبران این کشورها، مشکلات و بحرانهای ساختگی ایجاد و شروع به لشکرکشی و کشتن میلیونها نفر از افراد و انسانهای بیگناه میکنند. هدف اصلی و عمده این رهبران، غارت منابع دیگر ملتها و سرزمینهاست. تا زمانی که این سیاست، تغییر پیدا نکند، هیچ صلحی در جهان وجود نخواهد داشت.
پیشبینی شما از روند تحولات در سال 2016 میلادی چیست؟
پیشبینی کردن آینده کاری دشوار است، اما با بررسی و زیر نظر داشتن روندها، به این نتیجه میرسیم که در سال 2016 میلادی نیز کمابیش شاهد همان روند سال 2015 خواهیم بود. اما با این وجود، برخی از تحولات ممکن است که بیش از پیش پر رنگتر باشند.
برای نمونه، مشکلات آل سعودی احتمالاً بیشتر و وخیمتر خواهد شد. اما پیشبینی اینکه آیا این شرایط منجر به سقوط آل سعود در سال 2016 خواهد شد، کمی دشوار است. این امر بستگی به چند متغیر دارد. اگر که در سال 2016 ملک سلمان، پادشاه سعودی، از دنیا برود، به احتمال زیاد این مسئله، منجر به تشدید درگیریها و اختلافات درونی خاندان حاکم خواهد شد. همین الآن نارضایتیهای شدیدی از [عملکرد] محمد، پسر ملک سلمان و اینکه قدرت و اختیارات بیش از حدی به وی داده شده، وجود دارد. تا زمانی که این اختلافات درونی ادامه داشته باشد، امکان بروز آشوب و ناامنی در جامعه وجود دارد چرا که تعدادی از شاهزادههای سعودی پایگاه پشتیبانی خویش را دارد.
طی سال 2016، تحولات سوریه باز هم از رخدادهای مهم و اثرگذار سال خواهد بود. به نظر میرسد که غرب به خوبی از خطر غولی که خودش در قالب گروههای تروریستی تکفیری ایجاد کرد، آگاه است. در حالی که غرب از نقشه و توطئهاش برای سرنگونی بشار اسد، دست برنداشته است، عملیات هوایی مسکو در سوریه، چنین طرحهایی را ناکام و عقیم خواهد گذاشت. در عوض، کشورهای غربی منتظر فرصتی مناسب خواهند بود تا در جهت عملی کردن نقشه خود به سوریه یورش برند.
موفقیت روسیه در سوریه، احتمالاً منجر به تلاش غرب در جهت تضعیف موقعیت مسکو در آسیای میانه و منطقه قفقاز خواهد شد. چنین اقداماتی از سوی غرب ضرورتاً به نتیجه نخواهد رسید چرا که روسیه به همراه چین در حال ظهور به عنوان بازیگران عمده و قدرتمند در صحنه جهانی هستند. و به همین دلیل، به احتمال زیاد، حاکمان کشورهای آسیای میانه چندان مایل نخواهند بود که به مسکو پشت کنند.
نظر شما در خصوص ادامه کار داعش چیست؟ آیا رهبران جهان قادر خواهند بود که از طریق اقدامات منسجم و هماهنگ، داعش را به نابودی بکشانند؟
به نظر من، گروه تکفیری تروریستی داعش در سال 2016 به شدت تضعیف خواهد شد هر چند که به صورت کامل از بین نخواهد رفت. اگر که متحمل ضربات سخت و عقبنشینیهایی بشوند-از دست دادن نیرو و سرزمین، به علاوه اختلال در فروش نفت- به طور قابل ملاحظهای توان آنها کاهش خواهد یافت. در عین حالی که روسیه به بمباران مواضع داعش مشغول است، ارتش سوریه میتواند در نبردهای میدانی و زمینی به پیشروی خود ادامه دهد. به این ترتیب، میتوان منتظر بود و دید که جنگ تحمیلی خارجی بر سوریه، به تدریج به پایان خود برسد.
اما با این وجود، ما نمیتوانیم مداخله عمیقتر و
گستردهتر کشورهای غربی از طریق اعزام به اصطلاح «نیروهای ویژه» به سوریه
را نادیده بگیریم. اگر که چنین مداخلاتی اتفاق بیافتد، احتمال درگیری
مستقیم با نیروهای ارتش سوریه بیشتر خواهش شد و به همین ترتیب، درگیریها
میان نیروی هوایی روسیه با غرب را نیز نمیتوان نادیده گرفت. در این
سناریو، خطر درگیری عمده و شدید در منطقه افزایش پیدا خواهد کرد.
هدف غرب آن است که روند تحولات به سمتی پیش رود که روسیه به صورت عمیقتر و گستردهتر در میدان سوریه زمینگیر و گرفتار شود به طوری که مسکو مجبور گردد منابع و نیز سرمایه مالی و انسانی بیشتری را وارد صحنه نبرد کند و جنگ برای روسیه پر هزینهتر و گرانتر تمام شود تا از این طریق فشار بیشتری به اقتصاد تحت تحریم روسیه وارد گردد. از طرف دیگر، روسیه احتمالاً از ادامه سیاست فعلیاش که مبارزه با داعش و گروههای تکفیری است، روی گردان نخواهد شد، چرا که این گروهها را تهدیدی برای امنیت ملیاش میداند. زیرا همانطور که آگاهید شمار قابلتوجهی از تروریستهای فعال در سوریه از چچن به آنجا آمدهاند. از همین رو، نابودی این گروههای تروریستی در سوریه، پیش از آنکه این گروهها به کشورهایشان بازگردند و در مرزهای روسیه به فعالیتهای تروریستی علیه مسکو بپردازند، در راستای منافع ملی کرملین است.